خوشی و نا خوشی

سال هاست که می نویسم. اما پیوسته نویس ِ خوبی نیستم. نوشتن، درد دل واژه ها با صفحه های سفیده، واژه هایی که باید جایی به بیرون پرتاب بشن...

خوشی و نا خوشی

سال هاست که می نویسم. اما پیوسته نویس ِ خوبی نیستم. نوشتن، درد دل واژه ها با صفحه های سفیده، واژه هایی که باید جایی به بیرون پرتاب بشن...

دوست جاان

یه دوست هندی دارم که دختر خوبیه. خیلی شاد و پر انرژیه و وقتی می خنده کل وجودش می خنده و قیافش به کل عوض می شه ولی عین خیالش نیست. گاهی باهام درد دل می کنه و معتقد راهنمایی هام خوبن! من خودم این طور فکر نمی کنم. در واقع معتقدم ازدواجش کاملا غلط بوده و داره به جای زندگی خوب  خودشو گول می زنه. همه ی تلاشمو می کنم که یک وقت صریح به روی مبارکم نیارم اما از طرفی هر بار سیخونکی بهش می زنم که تو لیاقتت اینه باهات خوب رفتار بشه. تو خوبی. تو می تونی و تو باهوشی و ... از طرف دیگه ای هر بار با خودم تکرار می کنم که بپرس که چه قدر با زندگیش خوش حاله. اگه هست‌؟ بهش تکرار می کنم که اگر مشکلی نداری جز این که شوهرت آدم بی ادبیه و داد می زنه و دعوا می کنه و قهر می کنه خب پس به نظرم این کار را امتحان کن شاید فلان مشکلت حل بشه. به دید من مشکلش اینه که خونش طوفان اومده و اون می پرسه اون جوراب گل گیه منو ندیدی؟!

خلاصه که گاهی هم سعی می کنم دردسر نخرم ولی نمی شه. 

حالا این دوستم می گفتش که کانادایی ها بلد نیستن که حرف تی-اچ که ما می گیم -د -{با لهجه ی هندی بخونین} را تلفظ کنن! خیلی جالب معتقد نوع تلفظ غلطی که یک عمر هندی ها داشتن و برای راحتی تی اچ انگلیسی را د تلفظ کردن درسته! 

خانوم آقایی که شما باشین من که نفهمیدم چطوری ممکنه٬... 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.