خوشی و نا خوشی

سال هاست که می نویسم. اما پیوسته نویس ِ خوبی نیستم. نوشتن، درد دل واژه ها با صفحه های سفیده، واژه هایی که باید جایی به بیرون پرتاب بشن...

خوشی و نا خوشی

سال هاست که می نویسم. اما پیوسته نویس ِ خوبی نیستم. نوشتن، درد دل واژه ها با صفحه های سفیده، واژه هایی که باید جایی به بیرون پرتاب بشن...

سال نو- غرغرهای نو

سال نو شمسی رسیده و منی که عاشق بهارم؛ حسابی ذوق کردم که هوا همراهیمون کرد و بهار واقعی شد. بعد از داشتن دو بهار نه چندان جالب؛ این بهار با همه ی دور بودن از خونه و ... به دلم نشست. چون بوی آرامش با خودش آورده بود.

این روزها انگار زمان زیادی گذشته که من به ریسرچم فکر نکردم. همش کد ران کردم و حواسم به تصویر بزرگ مسالم نبوده.

از طرفی بی خیالی توی یه چیزایی دامنمو گرفته که باید درستش کنم.

باید همه ی ذهنمو روی کاغذ بیارم تا بتونم خودمو جمع و جور کنم :)

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.