خوشی و نا خوشی

سال هاست که می نویسم. اما پیوسته نویس ِ خوبی نیستم. نوشتن، درد دل واژه ها با صفحه های سفیده، واژه هایی که باید جایی به بیرون پرتاب بشن...

خوشی و نا خوشی

سال هاست که می نویسم. اما پیوسته نویس ِ خوبی نیستم. نوشتن، درد دل واژه ها با صفحه های سفیده، واژه هایی که باید جایی به بیرون پرتاب بشن...

بودن به از نبود شدن خاصه در بهار

یک چیزی اش را من بهم ریخته ام. استرس بی جا داده ام و قضاوت  کرده ام و مرد است، به روی خودش نمی آورد که می خواهد کم نیاورد. البته زن و مرد ندارد، همیشه قضاوت بی جا، مانع پیش رفتگیست.


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.